محل تبلیغات شما



به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، نهج البلاغه با مرور قرنها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزونتر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا است. این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی (ع) درباره قرآن آمده است: ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه » قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان می‎پذیرد و نه اسرار آن منقضی می‎شود. در سخن مشابهی نیز آمده است : لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه» نه شگفتی های آن را می‎توان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی می‎شود و از بین می‎رود .

سخنان امام علی (ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بالغ بر هزار سال از عمر این کتاب شریف می‎گذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی (ع) تلاشهایی به عمل آوردند، اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.


 

 

حدیث (1)

قال رسول الله :

مَن رُزِقَ تُقیً فَقَد رُزِقَ خَیرَ الدنّیا وَ الآخِرَةِ.

هر کس تقوا روزی‌اش شود، خیر دنیا و آخرت روزی او شده است. [1]

حدیث (2)

امام علی :

اِنَّ التَّقوی مُنتَهی رِضَی الله مِن عِبادِهِ وَحاجَتُهُ مِن خَلقِهِ فَاتَّقُوا الله الَّذی اِن اَسرَرتُم عَلِمَهُ وَاِن اَعلَنتُم کتَبَهُ؛

نهایت خشنودی خداوند از بندگانش و خواسته او از آفریدگانش تقواست، پس تقوا از خداوندی بکنید که اگر پنهان کنید می‌داند و اگر آشکار سازید می‌نویسد. [2]


یَا أباذَر، مَا زَهِدَ عَبدٌ فِی الدُّنیا إِلّا أَنبَتَ اللهُ الحِکمَةَ فِی قَلبِهِ وَ أنطَقَ بِها لِسَانَهُ وَ بَصَّرَهُ عَیوبَ الدُّنیَا وَداءَهَا وَ دَوَاءَها وَ أخرَجَهُ مِنهَا سالِماً إلی دَارِالَّسلامِ.
ای ابوذر، هیچ بنده‌ای نیست که در دنیا زهد پیشه کرده باشد، مگر اینکه خداوند ریشه‌های حکمت و علم را در قلبش برویاند و بر زبانش جاری گرداند و او را بر عیب‌های دنیا و دردها از این دنیا به سرای آخرت با ایمان خارج می‌کند.
بحارالانوار، ج 77، ص 161


نويسنده: اکبر نجفی
منبع : اختصاصي راسخون
 

مقدمه
اَلحَمدُللهِ ربِّ العَالَمین وَ الصَّلوه و السَّلام عَلی مُحَمَّد ٍوَ آلهِ الطَاهِرین
هر یک از واژه ها و اصطلاحاتی که در فرهنگ اسلام بکار گرفته شده است ، متضمن معنا و مفهومی خاص و از جایگاه معینی برخوردار است که باید با همان معنا و مفهوم و جایگاه خود مورد توجه و دقت قرار گیرد . این بدان معنا است که قاموس اصطلاحات و واژه های قرآنی و روائی ترتیبی ویژه و در این ترتیب با کاربرد معین ، وضع شده است و همچون ستاره ای در کل منظومه الفاظ و نمودهای اسلامی ، از خط سیری مشخص و محور خاص خود بر خوردار است و از این رو قلمرو هریک را با چشم انداز باید در نظر داشت . صدقه» یکی از واژهاست که دامنه ای گسترده و کاربرد فراگیر در آموزشهای اسلامی و در


شناخت انسان»، مبناى هر كار فكرى، اخلاقى، تربيتى و اجتماعى است كه نسبت به فرد» يا اجتماع»، انجام مى گيرد.
جهان درون و دنياى روح بشر، بسيار شگفت، پيچيده و اعجاب انگيز است و بحق، انسان، موجود ناشناخته» است.
نَوَسانات روحى، آرامشها و اضطرابها، انگيزه ها و تغييراتِ رفتارى و واكنشهاى اجتماعى، هنجارها و ناهنجاريها در خصلتها و عملها، همه و همه ريشه در همان روان» و قلب» انسان دارد. علوم تربيتى و مباحث اخلاقى نيز، بطور عمده بر شناخت روح و روان و تأثير و تأثّر انسان از محيط و عوامل درونى و بيرونى مبتنى است.
اينها سبب مى شود كه به اين بُعد حسّاس و سرنوشت ساز، توجّه بيشترى معطوف گردد.

 

 

 


اخلاق در لغت به معنی صفت نفسانی یا هیأت راسخهای است که انسان در اثر آن حالتِ نفسانی، بدون فکر، اعمال، رفتار و گفتارهایی را انجام میدهد. این معنای لغوی، اخلاق را به فاضله و رذیله تقسیم میکند. گزارههای اخلاقی از حُسن و قبح، باید و نباید و صفات خوب و بد اعمال و رفتار آدمی، سخن میگویند. بنابراین اخلاق عبارت است از صورت درونی و باطنی انسان. اگر اخلاق آدمی، خداپسند، خوب و دارای صفات حسنه باشد، چهره و باطن انسان زیبا و خدایی خواهد شد و اگر دارای صفات رذیله، باشد،
این دو واژه که در مقابل بخل »است،غالبا در یک معنى استعمال مى شود،ولى گاه از بعضى کلمات استفاده مى شود که جود»مرحله بالاتر ازسخاوت »است،زیرا درتعریف جود»گفته اند: بخشش بدون درخواست است که در عین حال،بخشش خود راکوچک بشمارد.»گاه گفته اند: جود،خوشحال شدن از درخواست مردم و شادگشتن به هنگام بخشش است.»بعضى نیز گفته اند:جود بخششى است که مال را،مال خدا بشمرد و سائل رابنده خدا بداند و خودش را در این میان واسطه ببیند»،در حالى که سخاوت »معنى وسیع ترى دارد و
منبع : رومه کیهان خلاصه ریشه رذایل اخلاقی چون خیالبافی، خودبزرگ‌بینی و تفاخر، همان توهم دارایی و غناست؛ زیرا وقتی نعمتی را در اختیار دارد گمان می‌کند که آن را خودش به دست آورده است، نه آنکه این‌ها را خداوند به امانت به او داده است. خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا / سرویس صفحات فرهنگی: رذایل اخلاقی به مجموعه‌ای از منش‌ها و کنش‌های شخصیتی و رفتاری انسان گفته می‌شود که او را از انسانیت دور می‌کند و به حیوانیت می‌کشاند.
نیک‌خویی و مهربانی را چند رذیلت اخلاقی تهدید می‌کند؛ باید آنها را بشناسیم و از آنها بپرهیزیم. این رذایل عبارتند از: عصبانی شدن و تندخویی، دشنام و ناسزاگویی، استهزا، سرزنش و سرکوفت زدن؛ در ادامه به توضیح هر یک می‌پردازیم. ۱- خشونت و تندخویی این صفت رذیله، از جنبه اجتماعی، مشکلات جدی در روابط ما با دیگران ایجاد می‌کند و از محبوب شدن ما نزد دیگران می‌کاهد. داد زدن بر سر همسر و فرزندان و تندی کردن با آنها، آنان را رنجیده خاطر کرده، نسبت به زندگی خانوادگی دلسرد
بی‌شک نخستین مدرسه هر انسانی، دامان مادر و آغوش پدر اوست، و در همین جا است که نخستین درسهای فضیلت یا رذیلت را می‌آموزد. و اگر مفهوم تربیت را اعم از تکوینی» و تشریعی» در نظر بگیریم نخستین مدرسه رحم مادر و صلب پدر است که آثار خود را به طور غیر مستقیم در وجود فرزند می‌گذارد، و زمینه‌ها را برای فضیلت و رذیلت آماده می‌سازد.
پیامبر اکرم(ص) با وجود علوّ مقام و درجاتش، در برخورد با کودکان با خوش خلقی و حتی در بسیاری از موارد، مزاح و شوخی برخورد می کرد. در روایتی از انس نقل شده است: گاهی من با برادر کوچکم به نزد پیامبر شرف یاب می شدیم. آن حضرت در برخورد با آن کودک، مزاح می کرد و می فرمود: یا ابا عمیر ما فعل النُّغَیر (ابوطلحه انصاری کودکی به نام اباعمیر داشته که پرنده کوچکی همانند گنجشک ـ که در عربی نُغیر نامیده می شود ـ داشته و این پرنده که برای او عزیز بوده می میرد و پیامبر
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : مِن أخلاقِ النَّبيِّينَ و الصِّدِّيقينَ البَشاشَةُ إذا تَراءوا ، و المُصافَحَةُ إذا تَلاقوا . تنبيه الخواطر : 1/29 . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : از اخلاق پيامبران و صدّيقان، خوشرويى هنگام رو به رو شدن با هم و دست دادن به هنگام رسيدن به يكديگر بود.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سایت خبری سلامت کسب درامد اینترنتی